مروری بر تاریخچه مذاکرات
اواخر سال 1399 پس از استقرار تیم بایدن در آمریکا مجددا بحث مذاکرات کشورهای موسوم به 5+1 جهت احیای برجام و بازگشت آمریکا به این توافقنامه شروع شد. در ایران نیز با موافقت رهبری تیم دولت مذاکرات را شروع کرد.پس از حدود 3 ماه مذاکرات فشرده طرفین اعلام کردند که حصول به توافق نزدیک است ولی ناگهان به دلیل انتخابات ریاست جمهوری در ایران اعلام شد که ادامه مذاکرات پس از انتخابات و تعیین نتیجه آن خواهد بود.
بعد از انتخاب رئیسی بعنوان رئیس جمهور و انتخاب و استقرار کابینه در آبان 1400 مجددا موضوع ادامه مذاکرات مطرح شد.تیم وزارت خارجه دولت جدید پیگیر مذاکرات و حصول توافق شدند. پس از گذشت بیش از 3 ماه از شروع مجدد مذاکرات اخبار متفاوتی از طرفین در خصوص مذاکرات مخابره می شود گاهی عنوان می شود که مذاکرات در مراحل پایانی می باشد گاهی نیز عنوان می شود که حصول توافق نیاز به تصمیمات سیاسی طرفین دارد و با تصمیمات سخت توافق حاصل می شود. به هرحال اگر اتفاق غیر منتظره ای رخ ندهد با توجه به شرایط سیاسی دولت آمریکا و شرایط سیاسی و اقتصادی ایران، طرفین انگیزه لازم جهت دستیابی به توافق را دارند.
در یکسال گذشته و با شروع مذاکرات عملا بسیاری از فعالین اقتصادی منتظر تعیین تکلیف مذاکرات هستند تا سیاستها و تصمیمات جدید را متناسب با توافق و شرایط جدید اتخاذ کنند. سوال مهم اینست که این توافق چه تاثیری بر فضای اقتصادی کشور و بخصوص بورس خواهد داشت؟
در این مطلب بطور خلاصه در دو سناریوی احتمالی به بررسی تاثیرات توافق احتمالی می پردازیم.
سناریوی اول
بر اساس اخبار و گمانه زنی های مطرح سناریوی محتمل اینست که در توافق جدید برخی از تحریمهای وضع شده توسط ترامپ لغو شده، معافیت از تحریم خرید نفت ایران صادر می شود و برخی از منابع ارزی مسدود شده ایران بخصوص در کره جنوبی آزاد می شود در قبال آن ایران مجددا فعالیت غنی سازی خود را به زیر 5 درصد برمی گرداند و نسل جدید سانتریفیوژهای خود را از چرخه فعالیت خارج می کند.
نتیجه چنین رویدادی در درجه اول دسترسی دولت به منابع ارزی مسدود شده و منابع جدید حاصل از فروش نفت خواهد بود. این امر تا حدودی به جبران کسری بودجه دولت کمک کرده و انتظارات تورمی را تعدیل می کند. در نتیجه، فضای عمومی کشور که معتاد به تورم بوده و بیشتر فعالیتها به انگیزه کسب سودهای اسمی در جریان می باشند را به حالت رکود فرو می برد.
در این حالت، به دلیل تعدیل انتظارات تورمی و با توجه به کاهش شدید قدرت خرید مردم و شرایط نامساعد اقتصادی ،همچنین عدم رشد قابل توجه نرخ ارز، عموم شرکتها ثبات سودآوری یا کاهش سودآوری( به دلیل وجود تورم در سمت هزینه ها و رشد نامتناسب نرخ های فروش) را تجربه خواهند کرد و در نتیجه رشد قابل توجه قیمت سهام نیز دور از انتظار خواهد بود.
هرچند فضای جدید، پیشرفت و تعریف طرحهای توسعه در شرکتها را تسریع می کند همچنین برخی از هزینه های تحمیلی در نتیجه تعدیل تحریمها را حذف می کند و از این منظر شرایط برای رشد واقعی سود شرکتها در میان مدت را فراهم می کند و عامل و انگیزه ای برای سهامداری سرمایه گذاران خواهد بود.
سناریوی دوم
در این سناریو که احتمال وقوع کمتری دارد توافق جامع و کاملی حصول خواهد شد و عمده تحریم های وضع شده لغو یا تعلیق می شوند و فضای کشور برای ورود سرمایه گذاران خارجی بسیار مساعد خواهد شد.
در چنین سناریویی فضای اقتصادی برای یک جهش و رشد بالای 5 درصدی مهیا خواهد شد و کلیه بخشهای اقتصادی بخصوص بورس از چنین شرایطی استقبال کرده و کلیه شاخصهای اقتصادی شاهد رشد واقعی خواهند بود.
بدیهی است که چنانچه توافقی حاصل نشود متاسفانه شرایط اقتصادی مناسبی در پیش رو نخواهد بود با توجه به کسری شدش بودجه دولت، دست اندازی به سود شرکتها بیشتر خواهد شد و به دلیل شرایط نامناسب اجتماعی اجازه افزایش نرخ متناسب با تورم به شرکتها داده نخواهد شد و شرایط موجود باعث فراری شدن سرمایه گذاران خواهد بود.
جمع بندی
بطور خلاصه چنانچه مذاکرات احیای برجام به نتیجه ملموسی نرسد بدترین سناریو برای فضای اقتصادی و بورس خواهد بود. در چنین شرایطی شاهد تورم قابل توجه در کشور خواهیم بود ولی بدلیل سیاستهای دولت و مجلس این تورم لزوما باعث افزایش سودآوری شرکتها نخواهد شد و در نتیجه رشد قیمت سهام با چالش جدی روبرو خواهد شد.
در حالت حصول توافق محدود، انتظارات تورمی تعدیل شده و احتمالا فضای رکودی بر بیشتر بازارها از جمله بورس حاکم می شود اگرچه تعریف طرحهای توسعه جدید یا تکمیل طرحهای موجود می تواند عاملی برای رشد سودآوری شرکتها در میان مدت باشد.
در سناریوی توافق جامع (با احتمال بسیار پایین) فضای اقتصادی و سیاسی کشور شاهد تغییر چهره خواهد بود و می توان امیدوار بود بعد از یک دهه شاهد رشدهای اقتصادی بالای 5 درصد باشیم.
لازم بذکر است بسیاری از مشکلات موجود ریشه در ناکارایی و ضعف سیاست گذاریهای داخلی دارد و ارتباطی به تحریمها ندارد و چنانچه شاهد تغییر نگرش در سیستم حکمرانی کشور نباشیم حتی لغو کلیه تحریم ها هم نمی تواند گره گشای بسیاری از مشکلات موجود باشد.